دل نوشته های من
همه چیز از همه جا
سودش این بس که به هیچش بفروشند چو من هرکه با قیمت جان بود خریدار کسی سود بازار محبت همه آه سرد است تا نکوشید پس گرمی بازار کسی غیر آزار ندیدم چو گرفتارم دید کس مبادا چو منِ زار گرفتار کسی آنکه خاطر هوس عشق و وفا دارد از او به هوس هر دو سه روزی است هوادار کسی لطف حق یار کسی باد که در دوره ما نشود یار کسی تا نشود بار کسی گر کسی را نفکندیم به سر سایه چو گل شکر ایزد که نبودیم به پا ، خار کسی شهریارا سر من زیر پس کاخ ستم به که بر سر فتدم سایه دیوار کسی
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:ممنون از تعریفت!بله حتما و متشکرم
яima |